-
سلامتی پسری که ...
پنجشنبه 14 آبان 1394 15:03
وقتی پرنده ای زنده است...مورچه ها را می خورد وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند...! زمانه و شرایط در هر موقعی می تونه تغیر کنه... در زندگی هیچ کسی را تحقیر نکنید یا آزار ندهید شاید امروز قدرتمند باشید...اما یادتان باشد زمان از شما قدرتمند تر است...!!! یک درخت میلیون ها چوپ کبریت را می سازد... اما وقتی زمانش...
-
ناگفته هایی که در گلویم مانده...
پنجشنبه 7 آبان 1394 22:04
اینجا زمین است،ساعت به وقت انسانیت خواب است... دل عجب موجود سخت جانی است...! هزار بار تنگ می شود...می شکند...می سوزد و میمیرد ولی باز هم می تپد برای کسانی که دوستش دارند... آدم هایی را دوست دارم... همان کسانی که بوی ناب آدم می دهند... آری باز هم یادم نمی رود که اینجا زمین است... باز هم عجیب آدم هایش... اینجا که گم می...
-
❤
جمعه 1 آبان 1394 23:20
نمی توانی به کسی بگویی از دوست داشتن یک نفر خودداری کند دوست داشتن با چیز های دیگر فرق می کند مرد باید با وجود همه ی غرورش،مهربون باشه… باوجود همه ی لجبازیش،وفادار باشه… باوجود همه ی خستگی هاش،صبور باشه… باوجود همه ی سختی هاش،عاشق باشه… مرد باید محکم باشه… باید تکیه گاه همسرش باشه… مرد باید،”مـــرد” باشه… همین…. ﺩﻭﺗﺎ...
-
حجاب و عذاب قبر
جمعه 24 مهر 1394 17:01
خانمی که حجاب ندارد خدا را هم ندارد! حجاب شما سنگری است آغشته به خون من که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید. (شهید احمد پناهی) تو خیابان داشتم راه می رفتم من را با چادر دید. گفت:تو این گرما! این چیه؟! آبپز نمی شی؟!! و بعد انگار یکی تو گوشم گفت: قل نار جهنم اشد حرا لوکانوا یفقهون بگو به آنها آتش جهنم سوزان...
-
ماهی گیری (داستان)
شنبه 18 مهر 1394 18:50
مردی با همسرش در خانه تماس گرفت و گفت : عزیزم از من خواسته شده که با رییس و چند تا از دوستانش برای ماهی گیری به کانادا برویم. ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود. این فرصت خوبی است تا ارتقا شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهی گیری مرا هم آماده کن. ما از اداره حرکت...
-
درگیر درس شدیم
سهشنبه 7 مهر 1394 18:08
سلاااااااااام از حالا تا آخر سال تحصیلی دیر تر از تابستان آپ می کنم چند روزی هست مدرسه ها شروع شده و اساسی درگیرم از همین اول سالی هر وقت آپ کردم میام کامنت میذارم. فعلا تا اطلاع ثانوی درگیر درسم ولی با اینکه وقت ندارم پست بذارم میام کامنت هارو چک می کنم و جواب میدم گفتم درگیر مدرسه ولی کسی اشتباهی فکرنکنه بچه دبستانی...
-
زن
سهشنبه 7 مهر 1394 17:01
زن شیطان نیست زن جلوه زیبایی بی حد خداوند است میل انسان به بقا میل انسان به زندگی میل انسان به زیبا پرستی میل انسان به انسان زن شیطان نیست گوشه ای از هنر آفرینش است زن عـــشق است یک سرمایه ابدی در جهان خلاصه تمام مهربانی های دنیا چشمهایت را که پاک کنی از تمام هوسها ناز یک زن را جوهر زنانگی او میبینی نه نیاز مردانگی...
-
عشق بدون مرز(داستان)
سهشنبه 31 شهریور 1394 17:13
داستان در مورد سربازی است که بعد از جنگیدن در ویتنام به خانه برگشت. قبل از مراجعه به خانه از سانفرانسیسکو با پدر و مادرش تماس گرفت. بابا و مامان دارم میام خانه اما یه خواهشی دارم. دوستی دارم که می خواهم او را به خانه بیاورم. پدر و مادر در جوابش گفتند: حتما خیلی دوست داریم او را ببینیم. پسر ادامه داد: چیزی هست که شما...
-
وفاداری
جمعه 27 شهریور 1394 20:52
واسه شکستن یک دل فقط یه لحظه وقت می خواد. اما واسه اینکه از دلش در بیاری شاید هیچ وقت فرصت نداشته باشی . میشه مثل یه قطره اشک بعضی ها رو از چشمت بندازی . ولی هیچ وقت نمی تونی جلوی اشک رو بگیری که با رفتن بعضی ها از چشمت جاری میشه . جودی عزیزم ! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک...
-
اعتقاد(داستان)
چهارشنبه 25 شهریور 1394 17:08
مرد جوانی که بی دین و ملحد تربیت شده بود برای قهرمانی شیرجه المپیک تمرین می کرد. تنها از راه صحبت های دوست مسیحی پر حرفش تحت تاثیر دین بود. شناگر جوان هیچ وقت به موعظه های دوستش توجه نمی کرد ولی اغلب آنها را می شنید. در شبی مهتابی به به استخر سر پوشیده کالجی که در ان تحصیل می کرد رفت. همه چراغ ها خاموش بودند. اما به...
-
صبورباش(داستان)
یکشنبه 1 شهریور 1394 19:30
مردی از خانه بیرون آمد تا نگاهی به وانت نوی خود بیندازد و کیف کند. ناگهان با چشمانی حیرت زده پسر سه ساله خود را دید که شاد و شنگول با ضربات یک چکش رنگ براق ماشین را نابود می کند. مرد به به طرف پسرش دوید او را از ماشین دور کرد و با چکش دستهای پسر بچه را برای تنبیه او خرد و خمیر کرد. وقتی خشم پدر فرو نشست با عجله فرزندش...